آبدار
(تغییرمسیر از آبدار)
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- فارسی
آوایش ویرایش
- /آب/دار/
صفت ویرایش
آبدار
- شاداب و تر و تازه و دارای شیره گیاهی و آب زیاد در مورد گیاهان.
- گیاه و میوه پرآب. آبدارباشی، ساقی. تیز و بُرنده. فصیح و روان. سخت، محکم، غلیظ. صفتی برای دشنام، سیلی.
برگردانها ویرایش
ترجمهها
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن