خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
آبرومند
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
صفت
۱.۳.۱
برگردانها
۱.۳.۲
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/آبرو/مَند/
صفت
ویرایش
آبرومند
آبرو
، دارای حیثیت،
محترم
.
پدر بیچارهاش ... از معاریف شهر و مرد
آبرومندی
بود. «
جمالزاده
»
برگردانها
ویرایش
ایتالیایی:
decente
انگلیسی:
respectable
smug
responsible
respectful
respectable
honorable
creditable
grange
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن