فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آبَفت/

آبفت

  1. (قدیم): نک آبافت، نوعی پارچه ضخیم؛ نوعی پارچه صافی.
    نشاسته را در آب می‌ریزند ... و از آبفت گذرانیده صاف می‌سازند. «ابونصری»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ‌سخن