خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
آبوگل
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
اسم مرکب
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/آبُ/گِل/
اسم مرکب
ویرایش
آب و گل
(مجاز): وجود جسمانی. سرشت و طبیعت.
از نسبت آب و گِل بریده/ در روضه جان و دل چریده. «
جامی
»
بنا، ساختمان، زمین، مِلک.
از آب و گِل درآمدن کنایه از: به سن رشد و بلوغ رسیدن.
منابع
ویرایش
فرهنگ لغت معین
فرهنگ بزرگ سخن