فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /آب/کِش/

  اسم ویرایش

آب‌کش

  1. ظرفی سوراخ سوراخ از جنس مس یا روی که با آن آب برنج نیم پخته را کشیده آماده دم کردن می‌کنند.
  2. ظرفیت جوی یا کانال.


  صفت فاعلی ویرایش

  1. (گیاهی): آوند؛ لوله‌هایی در گیاه دارای سوراخ‌های ذره‌بینی بسیار که در میان آنها صفحه‌هایی مانند غربال هست.
  2. کسی که از چاه آب می‌کشد.؛ مقنی، سقا.

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ شمی