آبکش
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- فارسی
آوایش
ویرایش- /آب/کِش/
اسم
ویرایشآبکش
- ظرفی سوراخ سوراخ از جنس مس یا روی که با آن آب برنج نیم پخته را کشیده آماده دم کردن میکنند.
- ظرفیت جوی یا کانال.
صفت فاعلی
ویرایش- (گیاهی): آوند؛ لولههایی در گیاه دارای سوراخهای ذرهبینی بسیار که در میان آنها صفحههایی مانند غربال هست.
- کسی که از چاه آب میکشد.؛ مقنی، سقا.
برگردانها
ویرایشترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ شمی