فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /آتش/نِشان/

  صفت فاعلی ویرایش

آتش‌نشان

  1. آنکه وظیفه او خاموش کردن آتش سوزی است.
  2. مأموری که وظیفه او خاموش کردن حریق است.
  3. دستگاهی شامل مواد شیمیایی برای خاموش کردن حریق.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن