فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /آخشیج/

  اسم ویرایش

آخشیج

  1. (قدیمی): در نزد قدما، عنصر؛ هر یک از چهار عنصر آتش، هوا، آب، خاک.
    اگر جهان خِرَد خوانیَم رواست که من/ هم آخشیجم و هم مرکزم و هم ارکانم. «مسعودسعد»
  2. عنصر، هیولی، ضد، مخالف.

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن