فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /آدَم/کُشی/

  حاصل مصدر ویرایش

آدمکشی

  1. آدمکش بودن.‌ قتل. قاتل.
    تبهکارانی ... که خیال‌های شوم و آدمکشی ... در دیگِ کله بپزند. «جمال‌زاده»

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن