فارسی

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آرام/یافتَن/

  مصدر فعل لازم

ویرایش

آرام‌یافتن

  1. (قدیمی): آسوده خاطر شدن، آرامش یافتن. بی‌حرکت و بدون صدا شدن.
  2. (نظامی): استراحت کردن، آسودن.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن