فارسی ویرایش

ریشه‌ لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /آرد/کردَن/

  مصدر فعل متعدی ویرایش

آردکردن

  1. کوبیده و نرم کردن.
    سپس آن را با آسیای آبی یا دستاس آرد کنند. «مستوفی»

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ بزرگ سخن