فارسی

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آرزو/کردَن/

  مصدر فعل متعدی

ویرایش

آرزوکردن

  1. دست‌یابی به مراد یا مقصودی را مشتاقانه خواستن.
    در دل آرزو کردم که دیگر هرگز پایم به ... آن در نرسد. «جمال‌زاده»

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن