فارسی

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آزَخ/

آزخ

  1. (پزشکی): زگیل. بالو. واژو.
    آزخ را بگیرند به ناخن و کشند تا بیرون آید. «اخوینی»

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن