فارسی ویرایش

ریشه‌ لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /آزُردِگی/

  حاصل مصدر ویرایش

آزردگی

  1. رنجش، رنجیدگی.
    آزردگی او از تو به سبب حرف‌هایی است که پشتِ‌سرش زده‌ای.
  2. زخم، جراحت.

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن