خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
آسانشدن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر فعل لازم
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/آسان/شدَن/
مصدر فعل لازم
ویرایش
آسانشدن
راحت و سهل شدن.
از زمانی که این خیابان را آسفالت کردهاند، رفت و آمد خیلی آسان شده.
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن