فارسی ویرایش

ریشه‌ لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /آسان/شدَن/

  مصدر فعل لازم ویرایش

آسان‌شدن

  1. راحت و سهل شدن.
    از زمانی که این خیابان را آسفالت کرده‌اند، رفت و آمد خیلی آسان شده.

منابع ویرایش

  • فرهنگ بزرگ سخن