آستینبرافشاندن
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- فارسی
آوایش
ویرایش- /آستین/براَفشاندن/
اسم مرکب
ویرایشآستینبرافشاندن
- (قدیم): تکان دادن آستین، اشاره کردن با آستین.
- زمانی سرش در گریبان بماند/ پس آنگه به عفو آستین برفشاند.«سعدی»
- (مجاز): رقصیدن. بیاعتنایی کردن به دنیا. آستین افشان، آستین افشاندن.
منابع
ویرایش- فرهنگ بزرگ سخن