فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آسودِه/حال/

آسوده‌حال

  1. آسوده.
    تا پدر زنده بود، آسوده حال بودیم.

برگردان‌ها

ویرایش

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن