فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آسُ/پاس/

آس‌و‌پاس

  1. (گفتگو): بی‌چیز، فقیر، لات و لوت، مفلس، بینوا.
    به این آس‌و‌پاس بگو‌ هر چه زودتر کاری برای خودش پیدا کنه.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن