فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /آشکار/ساختَن/

  مصدر فعل متعدی ویرایش

آشکار‌ساختن

  1. آشکار کردن.
    می‌کوشم ... روحیه او را، مکنونات قلبی او را، که بزرگی و ... در عین حال معایب او را آشکار می‌سازد، بنمایانم. «بزرگ‌علوی»

منابع ویرایش

  • فرهنگ بزرگ سخن