فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آلوده/کردَن/

  مصدر فعل متعدی

ویرایش

آلوده‌کردن

  1. کثیف و ناپاک کردن (اعم از مادی یا معنوی).
  2. (گفتگو): معتاد کردن به مواد مخدر یا الکل.
  3. (گفتگو): قرض‌دار کردن کسی که قدرت ادای آن را نداشته باشد.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن