فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آمیزِش/کردَن/

  مصدر فعل لازم

ویرایش

آمیزش‌کردن

  1. معاشرت کردن، نشست و برخاست کردن.
    به بغداد رفته، با صوفیه آمیزش کرد. «مجتبی‌مینوی»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن