فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آنْک/

آنْک

  1. مخفف آنکه. آنچه.
  2. آسایش است رنج کشیدن به بوی آنک/روزی طبیب بر سر بیمار بگذرد. «سعدی»

آنکِ

  1. (قدیم): آن کس که.
    آنک‌ صافِ ساغرِ انصاف نخورده باشد. «وراوینی»

آنَک

  1. (قدیم): اشاره به دور را می‌رساند، آن است، مقابل اینک.
  2. کلمه‌ای است دال بر اشاره به دور اعم از مکان و زمان. آبله.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین