فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آهَنگ/کردَن/

  مصدر فعل متعدی

ویرایش

آهنگ‌کردن

  1. (موسیقی ایرانی): کوک کردن، میزان کردن، تنظیم کردن.
    اگر دو وتر را در یک مرتبه آهنگ کنند، بینهما بُعدی نباشد. «مراغی»

  مصدر فعل لازم

ویرایش
  1. قصد کردن، عزم کردن.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین