خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
آهنتابکردن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر فعل متعدی
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/آهَن/تاب/کردَن/
مصدر فعل متعدی
ویرایش
آهنتابکردن
گرم کردن مایعی با انداختن قطعه
آهن
گداخته در آن.
او را بجوشانند و
سنگتاب
کنند یا آهنتاب. «
جرجانی
»
خوشرنگ کردن
خورشفسنجان
با انداختن قطعه آهن گداخته به داخل آن.
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن