فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آهَن/خا/

آهن‌خا

  1. (قدیم): ویژگی آنکه اشیای آهنی را با دندان میخاید تا ببُرّد. و به مجاز قوی و‌زورمند. آهن‌خای.
  2. کسی که آهن را با دندان نرم کند. کنایه از: اسب سرکش و پرزور.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین