فارسی

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • پهلوی

آوایش

ویرایش
  • /آهو/

آهو

  1. (جانوری): جانور پستاندار و نشخوار کننده که جثه آن به اندازه بُز است و دست و پای بلند و موی کوتاه دارد و چشمانش به زیبایی معروف است.
  2. جانوری از خانواده تهی شاخان، جزو راسته نشخوارکنندگان که اقسام مختلف دارد و عموماً دونده بسیار سریع و چابک و دارای دست و پای بلند و‌ چشمان زیباست. غزال، مارال. آهو بره.
  1. عیب، نقص. بیماری، مرض. بد، ناپسند.
    از آهو همان کش سپیدست موی/ چنین بود بخش تو ای نامجوی «فردوسی»
  1. پشت آهو بسته بودن کنایه از: دور از دسترس بودن.

برگردان‌ها

ویرایش

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن/ شاهنامه