آهو
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- پهلوی
آوایش
ویرایش- /آهو/
اسم
ویرایشآهو
- (جانوری): جانور پستاندار و نشخوار کننده که جثه آن به اندازه بُز است و دست و پای بلند و موی کوتاه دارد و چشمانش به زیبایی معروف است.
- جانوری از خانواده تهی شاخان، جزو راسته نشخوارکنندگان که اقسام مختلف دارد و عموماً دونده بسیار سریع و چابک و دارای دست و پای بلند و چشمان زیباست. غزال، مارال. آهو بره.
صفت
ویرایش- عیب، نقص. بیماری، مرض. بد، ناپسند.
- از آهو همان کش سپیدست موی/ چنین بود بخش تو ای نامجوی «فردوسی»
مثل
ویرایش- پشت آهو بسته بودن کنایه از: دور از دسترس بودن.
برگردانها
ویرایشمنابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن/ شاهنامه