خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
آهومند
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
صفت
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/آهومَند/
صفت
ویرایش
آهومند
(قدیم): دارای عیب؛ معیوب. مریض، بیمار، ناقص.
ز پیری مغزت آهومند گشته است/ ... «
فخرالدین گرگانی
»
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین