آهیختن
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- فارسی
آوایش
ویرایش- /آهیختن/
مصدر فعل متعدی
ویرایشآهیختَن
- (قدیم): چیزی را بالا بردن به قصد زدن، چنانکه شمشیر را.
- آهختن، آختن، برکشیدن؛ بیرون کشیدن چیزی مانند شمشیر، تیغ.
- بلند کردن، برافراشتن. صف کشیدن.
- راست کردن، قائم کردن، محکم کردن، استوار کردن.
منابع
ویرایش- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین