فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آهیختن/

  مصدر فعل متعدی

ویرایش

آهیختَن

  1. (قدیم): چیزی را بالا بردن به قصد زدن، چنانکه شمشیر را.
  2. آهختن، آختن، برکشیدن؛ بیرون کشیدن چیزی مانند شمشیر، تیغ.
  3. بلند کردن، برافراشتن. صف کشیدن.
  4. راست کردن، قائم کردن، محکم کردن، استوار کردن.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین