خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
آچمزکردن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر فعل متعدی
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/آچمَز/کردَن/
مصدر فعل متعدی
ویرایش
آچمزکردن
(گفتگو): در بنبست قرار دادن، گرفتار کردن.
توی این موقعیت، تو هم ما را
آچمز
کردهای.
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن