خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
آژانسکردن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
اسم مرکب
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/آژانس/کردن/
اسم مرکب
ویرایش
آژانسکردن
(گفتگو): دادن چیزی به راننده
آژانس
تا به مقصد مورد نظر برساند.
بسته را آژانس کردم، تا نیم ساعت دیگر به دستش میرسد.
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن