فارسی

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آژانس/کردن/

  اسم مرکب

ویرایش

آژانس‌کردن

  1. (گفتگو): دادن چیزی به راننده آژانس تا به مقصد مورد نظر برساند.
    بسته را آژانس کردم، تا نیم ساعت دیگر به دستش می‌رسد.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن