فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِبتِهاج/کردَن/

  مصدر فعل لازم

ویرایش

ابتهاج‌کردن (قدیم)

  1. شادی کردن.
    پیوسته به خوشوقتی و ابتهاج بسر می‌برد. «علامه‌شوشتری»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن