ابدا‌کردن

(تغییرمسیر از ابدا کردن)

فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِبدا/کردَن/

  مصدر فعل متعدی

ویرایش

ابداکردن (قدیم)

  1. اظهار کردن؛ انشاء کردن. ابدا، ابداع کردن.
    در نقد شعر ... صریح‌تر ابتدای ... حکم میکند. «زرین‌کوب»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن