خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
ابلاغداشتن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر فعل متعدی
۱.۴
مترادفها
۱.۴.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/اِبلاغ/داشتَن/
مصدر فعل متعدی
ویرایش
ابلاغداشتن
ابلاغ.
اوامر ... را به دربار ... ابلاغ دارم. «
جمالزاده
»
مترادفها
ویرایش
ابلاغ
،
ابلاغ شدن
،
ابلاغ کردن
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن