فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِبلاغ/شدَن/

  مصدر فعل لازم

ویرایش

ابلاغ‌شدن

  1. رسانده شدن پیام یا نامه‌ای به کسی.
    بخشنامه جدید به کارمندان دولت ابلاغ شد.

مترادف‌ها

ویرایش

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن