خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
ابلهیکردن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر فعل متعدی
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/اَبلَهی/کردَن/
مصدر فعل متعدی
ویرایش
ابلهیکردن
انجام دادن کاری از روی نادانی و بیخردی.
تو برو و
ابلهی
مکن واگرنه سلیمان بداند و تو را پارهپاره گردانند. «
تذجمهتفسیرطبری
»
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن