فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /اِبن‌ُ‌البَطن/

ابن‌البطن (قدیم)(مجاز)

  1. شکم‌باره، شکمو.
    عجب ابن‌البطن است و آخرتش را سر شکم گذاشته است. «جمال‌زاده»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن