فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِتخاذ/شدن/

  مصدر لازم

ویرایش

اتخاذ‌شدن

  1. برگزیده شدن، انتخاب شدن.
    از میان نظرات متضاد، این نظر اتخاذ شد. «محمد قاضی»

مترادف‌ها

ویرایش

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن