اتساق‌پذیرفتن

فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِتِّساق/پَذیرُفتَن/

  مصدر فعل لازم

ویرایش

اتساق‌پذیرفتن (قدیم)

  1. منظم و مرتب شدن.
    چون ... کارها ... اتساق و انتظام پذیرد، اعتماد بر وی افزون‌تر شود.‌«وطواط»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ‌ سخن