فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِتِّضاح/یافتَن/

  مصدر فعل لازم

ویرایش

اتضاح‌یافتن

  1. اتضاح.
    چون حقایق بر او به تمامی اتضاح یافت آمن نشست. «سید قطب»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ‌ سخن