اتمام‌حجت‌کردن

(تغییرمسیر از اتمام حجت کردن)

فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِتمام/جُجَّت/کردن/

  اسم مرکب

ویرایش

اتمام‌حجت‌کردن

  1. حرف آخر و تصمیم نهایی خود را معمولا با نوعی هشدار بیان کردن.
    باز یک دفعه دیگر با تو اتمام حجت میکنم، آیا حاضری برَوی سرکار؟ «جمال‌زاده»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ‌ سخن