خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
اثباتافتادن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه شناسی
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر فعل لازم
۱.۴
مترادفها
۱.۴.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه شناسی
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/اِثبات/افتادَن/
مصدر فعل لازم
ویرایش
اثباتافتادن
(قدیم)
نوشته شدن، ثبت شدن.
دو بیت که لایق این
سیاقت
بود، اثبات افتاد. «
نصرالله منشی
»
مترادفها
ویرایش
اثبات
،
اثباتاً
،
اثبات گرا
،
اثبات گرایی
،
اثبات شدن
،
اثبات کردن
،
به اثبات رساندن
،
به اثبات رسیدن
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن