خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
اجابتمزاجکردن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
اسم مرکب
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/اِجابت/مَزاج/کردَن/
اسم مرکب
ویرایش
اجابتمزاجکردن
(مجاز)
تخلیه کردن فضولات بدن.
صدایش که بلند میشد، میفهمیدم
اجابت مزاج
کرده. «
مخمل باف
»
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن