اجابت‌مزاج‌کردن

فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِجابت/مَزاج/کردَن/

  اسم مرکب

ویرایش

اجابت‌مزاج‌کردن (مجاز)

  1. تخلیه کردن فضولات بدن.
    صدایش که بلند می‌شد، می‌فهمیدم اجابت مزاج کرده. «مخمل باف»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن