فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِجاره/دار/

اجاره‌دار

  1. مستأجر. موجر.
    روزی که از اجاره‌داری دکان پول گرفتم به میراث پدرم فکر کردم. «محمدعلی»

مترادف‌ها

ویرایش

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن