فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /اِجبار/

  اسم مصدر

ویرایش

اجبار

  1. کسی را برخلاف میل او به کاری واداشتن. بزور واداشتن. ناچار، ناگزیر.
    ممکن نیست با زور و اجبار قانونی دو نفر را وادار کرد که یکدیگر را دوست داشته باشند. «مرتضی مطهری»

واژه‌های مشتق شده

ویرایش



ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین