فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِجتماع/داشتَن/

  مصدر فعل لازم

ویرایش

اجتماع‌داشتن

  1. گِرد آمدن؛ دورِ هم جمع شدن.
    صبح همه در یک اتاق اجتماع دارند. «حاج سیاح»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن