خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
اجتماعداشتن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر فعل لازم
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/اِجتماع/داشتَن/
مصدر فعل لازم
ویرایش
اجتماعداشتن
گِرد آمدن؛ دورِ هم جمع شدن.
صبح همه در یک اتاق
اجتماع
دارند. «
حاج سیاح
»
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن