خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
اجماعشدن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر فعل متعدی
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/اِجماع/شدن/
مصدر فعل متعدی
ویرایش
اجماعشدن
(قدیم)
تشکیل شدن جمعیت یا گروهی از مردم.
هر روز
اجماع
میشد از تجار بسیار معتبر که
داد و ستد
کلی دارند. «
حاج سیاح
»
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن