فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /اَجمع/

اجمع (قدیم)

  1. جامع‌ترین، کاملترین. اجمله.
    صلات افضل از صوم است، زیرا که اجمع عبادات است. «خنجی»

زبان دیگر

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • بهاری

  اسم مصدر

ویرایش

اجمع

  1. مترادف «له‌نکن» در زبان فارسی، ترجیجا انصراف از له کردنی‌های انواع میوه‌های آبدار.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس