خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
اجیرشدن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر فعل لازم
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/اَجیر/شدَن/
مصدر فعل لازم
ویرایش
اجیرشدن
در ازای دریافت مزد، انجام کاری را برعهده گرفتن، مزدور شدن.
معلمی ... که خود محصل بود،
اجیر
شد، من ... از او آموختم. «
مخبرالسلطنه
»
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن