خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
احتراسکردن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر فعل لازم
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/اِحتِراس/کردَن/
مصدر فعل لازم
ویرایش
احتراسکردن
خود را از
خطر
دور نگاهداشتن.
هر آینه هر کس که شروعی پیوندند، از بیم صولت او
احتراس
و تصوّن کند. «
منتجبالدین جوینی
»
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن