فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /اِحتِیاط/

  اسم مصدر

ویرایش

احتیاط

  1. توجه کردن به جوانب چیزی برای دوری از خطر. کاری را با حزم و هوشیاری انجام دادن.
  2. دوراندیشی. چاره‌اندیشی. محکم‌کاری.
  3. (نظامی): بخشی از نیروها که در پشت خط تماس نگهداشته میشوند تا موقع ضرورت مورد استفاده قرار گیرند.
  4. (نظامی): بخشی از خدمتِ نظام‌وظیفه پس از دوره ضرورت.
  5. (فقه): دقت کردن در انجام دادن یا تَرک کاری که تکلیف قطعی آن روشن نیست، مثلاً در کاری که حرام یا مباح است.



ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت عربی