فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِحراق/کردن/

  مصدر فعل متعدی

ویرایش

احراق‌کردن (قدیم)

  1. سوزاندن.
    اگر قارورهٔ پر آب در آفتاب نهند ... پنبه و امثال او را بسوزاند ... و اگر قاروره خالی باشد، احراق نکند. «قطب‌الدین شیرازی»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن